امیـــــــــد (وجد سابق)

برخیز برادر! اینک زمان وجد است...

امیـــــــــد (وجد سابق)

برخیز برادر! اینک زمان وجد است...

من رسیدم

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که آن هتل به کامپیوتر مجهز است. تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ آدرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

 گیرنده : همسر عزیزم

 موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می یاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه.!!!

از وبلاگ عروسک کوکی

نظرات 3 + ارسال نظر
فهمیخته یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:32 ق.ظ http://www.fahmikhte.blogfa.com

سلام
خوشحالم که با یک دوست جدید آشنا شدم
موفق باشی

رمضانی یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:56 ق.ظ

سلام! چقدر قشنگ بود! خوندم همه ی پستهاتون رو الان! :)
...از بابت لینک هم مرسی!

صابر یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:13 ب.ظ

خیلی خنده دار بود ;)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد