امیـــــــــد (وجد سابق)

برخیز برادر! اینک زمان وجد است...

امیـــــــــد (وجد سابق)

برخیز برادر! اینک زمان وجد است...

حرف

برای نگفتن

آنقدر

حرف دارم

که زبان حوصله ام

سر رفته است


و برای نوشتن نیز

آنقدر

که قلم

میان انگشتانم

به خواب میرود