شرح حال
از طنز و شوخی که دیگر کاری بر نمی آید.
جالب تر اینکه از صراحت هم کاری بر نمی آید.

با این وضعیت چه خاکی باید بر سر کرد نمی دانم!

--------------------

بازی زندگی کماکان ادامه دارد! تو می گویی باران و خورشید بر سرت خراب می شود. تو می گویی عشق و نفرت گریبانت را می گیرد. تو می گویی بازی و حماقت گریبانت را می گیرد.
خلاصه بد وضعی است.