اخیرا آقایانی (و احتمالاً خانمهایی) که از بد حادثه نقش مسئولات و حاکمان ما را به عهده گرفته اند، افاضاتی درباره مدیریت جهادی داشته اند که: امروزه و اکنون بایستی برای ساختن کشور به صورت جهادی عمل کنیم. خواص این فعالیت جهادی و یا روحیه ی بسیجی بر پایه روحیه ی فداکارانه، انجام کارها با سرعت و نداشتن هراس از مشکلات است (احمدی نژاد، روزنامه ایران 29/3/86) شهردار تهران هم که خود دکترا در جغرافیای سیاسی دارد (یا دارانده شده است) از طرح های جهادی سخن گفته. تابلو ها و بیلبوردهای آن را در سطح شهر می بینیم.
شاید در نگاه اول بسی هم مسرور بشویم از این طرحهای منحصر به فرد. اما اساساً این گونه رفتارها و مدیریت در بلند مدت محکوم به فناست. سالهاست که محققان مدیریت در دنیا و ایران در حال تکوین فرآیندهای انجام کار و روشهای نوین مدیریت هستند تا بر اساس آن کارها با «برنامه ریزی، تقسیم مسئولیت ها، شیوه های اجرا و کنترل» مدون انجام پذیرند. در ابتدا برای انجام کار فکر و برنامه ریزی شود. هر کس به میزان مسئولیتش کار کند، بهره ببرد و پاسخ گو باشد. وبرای جلوگیری از انحرافات از برنامه کنترل شود.
فکر می کنم که یکی از ریشه های مشکلات ما به احتمال زیاد به مسایل فرهنگی بر میگرده. دانشجوها هم حتی الان بسیار کم مطالعه می کنند. به شدت سطح آگاهی ها پایینه و احساسات به جای عقلانیت در اونها موج میزنه.
شاید مهمترین وظیفه و بهترین کاری که میتونیم انجام بدیم؛ کمک به رشد آگاهی هامونه.
کشور ایران دارای:
رتبه نخست کشورهای جهان از لحاظ «تخریب جنگل»
رتبه دوم کشورهای جهان از لحاظ «فرسایش خاک»
رتبه نخست کشورهای جهان از لحاظ «بیابان زایی »
رتبه 132 از 142 کشور جهان در «شاخص پایداری محیط زیست»
(منبع: روزنامه ایران 24/3/86)