امروز برای پایان نامه ام رفتم پیش کسی که یکی از دوستانم معرفی کرده بود. کارهایی که کرده بودم رو نشونش دادم. یه مقدار نگاهی کرد و بالا پایین کرد و گفت اینا چرت و پرت محضه. البته او از کلمات بدتری استفاده کرد که من نمی تونم اینجا بیارم. خوب حالا چیکار کنم؟
اما دیگه اینکه چند روز بود که همه چی خوب بود: گل و بلبل، عافیت و سلامت. روی خوش زندگی. اما دوباره همه چی مثل قبل شد. این روزگار چشم نداره یه هفته خوشی ما رو ببینه. ای تف به این روزگار. البته هنوز چیزای امیدوار کننده هست، مثلاً اینکه کشور ما یه «هواپیمای ایرباس» رو به کشور دوست و برادر «عراق» هدیه داده.
سلام حال شما؟
ببخشید من این روزها به شدت درگیر عروسی خواهرم هستم و زیاد نمیام نت.
خوب این پایان نامه در مورد چی هست که اینقدر کم لطفی شده بهش؟خودت راضی هستی ازش؟
در مورد اون کشور برادر و دوست هم که هیچی نگم بهتره
شاد باشی